پرسان
ثبت نام
راهنما
دانلود اپلیکیشن
نگارش دهم -
بازگشت
•Mahdi•
نگارش دهم
.
سلام بی زحمت انشا درباره سکوت یا آدم برفی میفرستین🥺🫠؟
جواب ها
جواب معرکه
مهندس
نگارش دهم
معرکه یادت نره ■سکوت، زبان ناگفتهها ●سکوت، مفهومی عمیق و پر رمز و راز است که گاهی از هزاران کلمه گویاتر است. در دنیایی که پر از هیاهو و صداهای بیپایان است، گاهی لحظهای سکوت میتواند آرامشی بینظیر به روح انسان ببخشد. سکوت همیشه به معنای نبود صدا نیست؛ بلکه میتواند نشانهای از تفکر، احترام، تأمل یا حتی دردهای ناگفته باشد. گاهی وقتی کلمات قادر به بیان احساسات نیستند، سکوت جای آنها را میگیرد. سکوت میتواند پلی میان انسانها باشد، جایی که بدون نیاز به واژهها، دلها با هم سخن میگویند. در طبیعت نیز سکوت معنای خاصی دارد. وقتی در دل یک جنگل آرام قدم میزنیم، صدای سکوت، همراه با آواز پرندگان و نسیم ملایم، آرامشی عمیق به ما هدیه میدهد. این لحظات سکوت، فرصتی برای گوش سپردن به صدای درون و یافتن پاسخهایی است که شاید در喧杂 زندگی روزمره فراموش شدهاند. اما سکوت همیشه نشانهی آرامش نیست. گاهی میتواند آکنده از حرفهای نگفته، دلشکستگیها و بغضهایی باشد که به زبان نمیآیند. برخی افراد در سکوت خود دنیایی از احساسات را پنهان میکنند، اما چشمهایشان ناگفتههایشان را فریاد میزند. در نهایت، سکوت هنری است که باید آموخت. باید دانست چه زمانی سکوت کنیم و چه زمانی لب به سخن بگشاییم. گاهی ارزش یک لحظه سکوت، از ساعتها سخن گفتن بیشتر است. ■آدم برفی، هدیهی زمستان ●با آمدن زمستان، دانههای برف آرام و بیصدا از آسمان فرود میآیند و زمین را به لحافی سفید و نرم تبدیل میکنند. در این میان، یکی از زیباترین و لذتبخشترین تفریحات کودکان، ساختن آدم برفی است. صبح یک روز برفی، وقتی از خواب بیدار شدم، از پنجره به بیرون نگاه کردم. همهجا سفید شده بود و منظرهای رؤیایی پیش رویم قرار داشت. لباس گرمم را پوشیدم و با هیجان به حیاط رفتم. دستانم را درون برف فرو بردم و گلولهای کوچک ساختم. با غلتاندن آن روی زمین، گلوله بزرگ و بزرگتر شد. بعد از آن، دو گلوله دیگر هم درست کردم و روی هم گذاشتم. حالا وقت تزئین آدم برفی بود. یک هویج برای بینی، دو زغال برای چشمها و یک شال گردن قدیمی برای گردنش گذاشتم. در آخر، یک کلاه هم روی سرش گذاشتم تا آدم برفیام کامل شود. با نگاه کردن به آدم برفیام احساس شادی و رضایت داشتم. او مانند دوستی جدید در سرمای زمستان کنار من ایستاده بود. هر بار که به او نگاه میکردم، لبخند بر لبانم نقش میبست. اما میدانستم که با آمدن گرما، او آب خواهد شد و این موضوع مرا کمی ناراحت میکرد. با این حال، امید داشتم که در زمستان بعدی، دوباره او را بسازم. آدم برفی نمادی از شادیهای سادهی زندگی است. او به ما یادآوری میکند که زیبایی و لذت را میتوان حتی در لحظات کوتاه پیدا کرد و از آنها لذت برد.
Miss nazanin
نگارش دهم
سکوت یکی از پدیدههای جالب و عمیق در زندگی ماست. در دنیای پر سر و صدا و شلوغی که در آن زندگی میکنیم، سکوت میتواند به عنوان یک پناهگاه آرامشبخش عمل کند. این حالت نه تنها به ما فرصتی میدهد تا به افکار و احساسات خود گوش دهیم، بلکه میتواند به ما کمک کند تا به دنیای اطرافمان توجه بیشتری داشته باشیم. سکوت میتواند در مکانهای مختلفی تجربه شود؛ از یک جنگل آرام و ساکت گرفته تا یک اتاق خلوت در خانه. در این لحظات سکوت، ما میتوانیم به صدای طبیعت گوش دهیم، مانند وزش باد در درختان یا آواز پرندگان. این صداها در کنار سکوت، حس آرامش و نزدیکی به طبیعت را به ما منتقل میکنند. سکوت همچنین میتواند به ما کمک کند تا درون خود را بهتر بشناسیم. در این لحظات، ما میتوانیم به افکار و احساسات خود توجه کنیم و به خودمان فرصتی برای تفکر و تأمل بدهیم. این نوع سکوت میتواند به ما کمک کند تا تصمیمات بهتری بگیریم و درک عمیقتری از خود و زندگیمان پیدا کنیم. در نهایت، سکوت نه تنها یک حالت فیزیکی، بلکه یک تجربه عاطفی و روحی است. این لحظات میتوانند به ما یادآوری کنند که در دنیای شلوغ، گاهی اوقات نیاز داریم که به خودمان گوش دهیم و از آرامش سکوت بهرهمند شویم. آیا شما هم لحظاتی از سکوت را تجربه کردهاید که برایتان خاص و به یاد ماندنی باشد؟ 🌌
مهلا زنگوئی مفرد
نگارش دهم
سکوت کلمه ای پیچیده اما آرام است و انسان در پی آن کاوشی بسیار دارد زیرا آن را به زیبایی دنیای کوچک و رویایمان داده ایم ، شاید نه اینطور نباشد اما این فقط فکر ما است؛ اما قلب کوچک زیبای دنیا اینگونه آن را توصیف نمیکند . بلکه دنیا آن را کودکانه می سراید و در لا به لای بوته های خزه پنهان می شود تا او نیز در جست و جوی دنیا برود و از مکانی دور نظاره گر بی قراری صاحبانش باشد . شاید ظالمانه باشد اما او دنیا را دوست دارد و گمان میکند دنیا او را دوست دارد در حالی که دنیا با مشغله های بسیار ، او را به فراموشی سپرده و آن مشغله ها زیبایی معشوق دروغینش را از دلش ربوده است ... . اگر نگاهی عمیق در درون آن عشق بیندازیم میبینیم که آن مشغله ها سختی دنیاست و آن دنیا نیز آنقدر بی رحم بوده که ما سکوت خود را در پی آن گم کرده ایم.
Romina pr
نگارش دهم
سلام حالت چطوره؟ امیدوارم که عالی باشی(هر بندم یه فاصله گذاشتم که اذیت نشی برای پیدا کردنش) انشا: سکوت، فریاد بیصدا سکوت، دریای بیکرانِ رازهاست، موجی آرام که بر ساحل روح میلغزد و بیآنکه کلمهای بگوید، هزاران معنا در دل خود نهفته دارد. گاهی لطیفتر از نسیم صبحگاهی است، گاهی سنگینتر از شبهای بیستاره. سکوت، شعری است که بدون واژه سروده میشود، نغمهای است که در بیصدایی طنین میاندازد. در باغِ خاموشی، هر برگِ درخت قصهای دارد که با هیچ بادی شنیده نمیشود. در قلب شب، آنجا که ماه پنهان در ابرها به نجوا با کهکشانها مشغول است، سکوت زبانِ بیزبانی جهان است. گاه سکوت، آغوشی از جنس آرامش است که روحِ خسته را نوازش میکند، و گاه، چون تیغی برنده، زخمهای نادیدنی را عمیقتر میسازد. سکوت، رودخانهای است که در عمقِ وجود جریان دارد، بیصدا میخروشد، بیموج میتوفد. در هیاهوی شهر، گمشدهای است که کمتر کسی آن را میجوید، اما در تنهاییهای شبانه، رفیقی صمیمیتر از هر سخنی میشود. چه بسیار اشکهایی که در سکوت جاری شدهاند، چه بسیار دلهایی که در خاموشی شکستهاند، و چه بسیار عشقهایی که در بیصدایی جان گرفتهاند. آیا تا به حال به صدای سکوت گوش سپردهای؟ سکوتِ مادر، آن هنگام که چشم به در دوخته است، سکوتِ عاشق، زمانی که قلبش پر از حرفهای ناگفته است، سکوتِ شب، وقتی که دنیا در خواب فرو میرود. اینها، فریادهایی هستند که تنها دلهای آگاه میتوانند آنها را بشنوند. وای از آن لحظهای که سکوت، چهرهای ترسناک به خود بگیرد! سکوتِ ظلم، سکوتِ ترس، سکوتِ کسی که دیگر امیدی به گفتن ندارد… اینجا دیگر سکوت، نه آرامش است و نه تأمل، بلکه دیواری است که حقیقت را در پشت خود پنهان میکند. اما مگر نه این است که گاهی باید سکوت را شکست؟ باید کلمات را از قفسِ خاموشی آزاد کرد و حقیقت را چون آذرخشی در آسمانِ تاریک فریاد زد؟ چرا که همیشه، سکوت نشانهی رضایت نیست؛ گاه ندای اعتراض است، گاه سپری در برابر طوفانها. سکوت، رازی عمیق است که در ژرفای جانِ آدمی ریشه دوانده. گاه آتش است، گاه آب؛ گاه مرهم، گاه زخم. و در پایان، این ما هستیم که تصمیم میگیریم چگونه آن را معنا کنیم؛ بهعنوان سایهای دلنشین در روزهای پرهیاهو، یا زندانی که صدایمان را در خود فرو میبلعد.
سوالات مشابه
لیست سوالات مشابه